● چرا حکومت؟ چرا یار؟
چرا باید در دوره ی آخرالزمان حکومت دیگری تشکیل شود؟ چرا باید حکومت های غیر دینی یا بهتر بگویم غیر اسلامی، برچیده و یک حکومت واحد تشکیل شود؟ چه ضرورتی دارد که که این حکومت آخر الزمانی یار داشته باشد، چرا باید این یاران دارای ویژگی های خاص باشند؟ این سوالات بخش کوچکی از سوالاتی ست که گاهی در جامعه ی ما و بعضا در جامعه آدم های غیر ایرانی شنیده می شود.
شاید برای پاسخ کامل به این سوالات چندین کتاب و اقلا چند ده محقق خبره لازم باشد، اما از آن جایی که این سوالات مقدمه ی این نوشتار است در دو قسمت و بطور کاملا خلاصه شده به آن پاسخ می دهیم.
۱) الان و در این برهه از زمان حکومت هایی که در اقصا نقاط دنیا وجود دارند، حکومت دینی نیستند (حتی خیلی از کشورهای عربی که، اسم حکومت شان اسلامی ست، فاقد این ویژگی اند). حکومتی که دینی نباشد نمی تواند به نیاز های بشر و به خصوص نیاز های فطری اش پاسخ دهد.
۲) واضح و مبرهن است در هیچ جامعه و حکومتی، حاکمان به تنهایی موفق به تشکیل حکومت نمی شوند. هرچند که توانایی های خارق العاده ای داشته باشند. آن ها هم باید از یک شبکه گسترده از نیروها با توان مندی های لازم برای مدیریت های مختلف داشته باشند و از آن بهره ببرند.
● ویژگی های حکومت آخر الزمان
خداوند وعده داده است که زمین به بندگان صالح و شایسته اش واگذار می شود. بیراه نیست اگر بگوییم، بندگان صالح و شایسته حکومت کسانی هستند که به نیازها و مشکلات فطری مردم رسیدگی می کنند. با این تفاسیر و مقدمات، حاکم این حکومت باید یک انسان کامل باشد. عقیده ما شیعیان بر این است که حکومت آخر الزمان یک حکومت جهانی به رهبری حضرت حجت ابن الحسن العسکری(عج)، امام دوازدهم شیعیان خواهد بود.
● همراهان و یاران
کسانی که بخواهند همراه و یار امام معصوم باشند، طبعا باید دارای ویژگی های خاص و منحصر باشند. این یاران به تعداد یاران حضرت رسول(ص) در جنگ بدر یعنی ۳۱۳ نفر هستند. برای این تعداد از یاران و همراهان امام عصر(روحی له الفدا)، ویژگی های زیادی در منابع مختلف نقل شده است. که در این نوشته به طور اختصار به چند نمونه از آن ها اشاره می کنیم، باید به این نکته توجه کرد، تنها در صورتی یاران می توانند همراهی برای امام شان باشند که، شباهت هایی به او داشته باشند. باید مثل او فکر کنند و برای رسیدن به مقصد از او تبعیت کنند. لازمه ی تابع بودن هم داشتن اعتقاد مشترک است. پس می توان گفت اولین ویژگی و وجه اشتراک همه ی یاران حضرت داشتن مرتبه ای از شباهت به حضرت ایشان است.
● شیران روز و پارسایان شبند
درباره ی اصحاب حضرت(عج) داریم: برخی از آنان شب را نخوابند و زمزمة نماز و مناجات شبانه شان همچون صدای زنبوران عسل فضا را آکنده سازد. شاید خواندن بعضی از این قسمت ها تلنگرهایی باشد به هرکدام از ما، اما آیا این تلنگرها که به صورت مقطعی و بنا به مناسبت های مثل ولادت حضرت صاحب(عج) یا مسابقه و یک برنامه ی تلویزیونی زده می شود، اثری دارد؟ چطور می شود که به این تلنگرها استمرار داد؟
آری، با یاد خدا و برپایی نماز، جان و دلشان را روشن نموده اند: « کأن قلوبهم القنادیل» و چهرة ظاهریشان نمایانگر سیرت پاک درونی شان است: سجده ها در پیشانی آن ها اثر گذارده است. آنان شیران روز و پارسایان شبند.
● پولاد دل اند
می دانیم که ایمان نیز مانند بسیاری از حقایق دیگر دارای رتبه و درجه است؛ به همین دلیل می توان گفت که مؤمنان به نسبت علم، معرفت و یقینی که نسبت به حقیقت دین و ذات خداوند پیدا می کنند، دارای درجات مختلفی هستند (والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر ویقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة ویطیعون الله ورسوله أولئک سیرحمهم الله ن الله عزیز حکیم)، یعنی هرچه یقین بیشتری داشته باشند در درجه بالاتری از ایمان هستند. یاوران حضرت صاحب(عج) به درجه ای از ایمان رسیده اند که هیچ شکی در دل شان راه پیدا نمی کند: مردانی هستند فولاددل که همة وجودشان یقین به خداست و هیچ شکی در دلشان راه نمی یابد، مردانی سخت تر از صخره ها...
آن ها با معرفت، به خدا ایمان آورده اند، و ایمان به خدا در اعماق جان شان نفوذ کرده است.
● شهره اند به خیر و خوبی
در روایات آمده است که یاران امام مهدی(عج) شناخته شده، خوش نام و حسب و نسبشان کاملا معلوم است. آن ها صاحب مناصب اجتماعی، اشراف و قضات و حکا م اند: آن ها از افراد نیک نژاد، قاضیان، فرمانروایان و فقهای دین هستند. این مشهور بودن تا اندازه ایست که امیر(ع) در مورد آن ها می فرمایند: آن ها در آسمان شناخته شده اند و در زمین تا آمدن آن حضرت ناشناخته می مانند.
● فاعل به دوستی اند
زکات نیز، همچون نماز، نشانة بارز یک مسلمان واقعی و از واجبات است. همان طور که با انجام محرمات سقوط می کنیم با انجام واجبات هم می توانیم، صعود کنیم. وقتی که یک مسلمان از اقامه نماز به رشد، کمال و معراج می رسد، از طریق پرداخت زکات (از جمله دیگر واجبات) نیز به این مقامات می رسد: « خذ من أموالهم صدقة تطهرهم وتزکیهم» چرا؟
شاید به این دلیل باشد که وقتی زکات می دهیم، از دنیاپرستی و بخل دور می شویم و دنیا خواهی اثر کمتری روی مان دارد. اگر از زاویه دیگری هم بخواهیم به این عمل واجب نگاه کنیم، می شود گفت که نهال نوع دوستی، سخاوت، رعایت حقوق دیگران به ویژه فقرا، مستمندان و درماندگان را در خودمان کاشته و یا پرورش پیدا می کند.
به همین اساس یکی از صفت های بارز اصحاب امام زمان(ع) که از برگزیدگان شاگردان مکتب وحی بوده و الگوی راستین رهپویان طریق انبیا و اولیا هستند، پرداخت زکات است. چنان که امام باقر(ع) در تفسیر آیة ۴۱ سورة حج که می فرماید: کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا می دارند و زکات می دهند و به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای ناپسند باز می دارند و فرجام همة کارها از آن خداست.
می گوید: این آیه دربارة آل محمد(ص) و حضرت مهدی(ع) و اصحاب او است. خداوند، شرق و غرب عالم را تحت سیطره آن ها درمی آورد و دین را به وسیله آن ها در جهان آشکار می سازد، و دیگر از ظلم و ستم و بدعت نشانی در روی زمین باقی نمی ماند.
● می شود من هم... ؟
یادم هست در جسله ای در محضر حضرت آیت ا... بهجت، از ایشان سوالی پرسیده شد، به این مضمون: آقا راه های سیر و سلوک چیست؟ یا چطور می شود سالک الی ا... شد، شاید باورتان نشود که پاسخ ایشان به نظرم تنها در یک جمله خلاصه شد: واجب را انجام دهید و حرام را نه. این اتفاق و سوال و جواب بعدها در کتابی که در مورد سیر و سلوک و مراتب رسیدن به عرفان بود، هم از قول ایشان آمده بود. شاید این پاسخ در ظاهر خیلی ساده باشد و شما هم مثل خود من با خودتان بگویید که این که کاری ندارد. اما باید در عمل ببینید که چه می کنید؟ شاید برای کسانی که دوست دارند و می خواهند به نوعی به جمع همراهان و یاران حضرت برسند، نسخه درست و قابل تاملی باشد. این که در درست و غلط بودن اعمال شان دقت کنند، عامل سرعت بخشی باشد به رسیدن به هدف، ان شاا.